گفتم:میری؟ گفت:آره گفتم:منم بیام؟ گفت:جایی که من میرم جای 2نفره نه 3نفر گفتم:برمیگردی؟ فقط خندید... اشک توی چشام جمع شد . . . سرمو انداختم پایین دستشو گذاشت زیرچونم و سرمو آورد بالا گفت:میری؟ گفتم:آره گفت:منم بیام؟ گفتم:جایی که من میرم جای 1نفره نه 2نفر گفت:برمیگردی؟ گفتم:جایی که میرم راه برگشتی نداره. . . . من رفتم . . . اونم رفت ولی اون مدت هاست برگشته و با اشک چشماش خاک مزارمو شستشو میده
نظرات شما عزیزان: