خوشــــــــــبختی داشتن کســـــی است
که بیشـــتر از خـــودش
تــ ــ ــ ــ ــو را بــخواهد
...
و
بیشـــتر از تــ ـ ـ ـ ـــو
هیـــــ♥ــــــچ نخواهد
و
تــــــ♥ــــو ...
برایش تـــ ــ ــ ــمام زندگی باشی ...
برای عشق گریه کن ولی کسی رو به خاطر عشق به گریه کردن ننداز :عشق بازی کن اما هرگز کسی رو با عشق به بازی نده
ا
سلامتی خودم که همیشه
تو جمع میگم و میخندم
و لی دو دقیقه که باهام
تنهایی حرف بزنی میفهمی
یه دنیا غصه دارم .....
سلامتی خودم که درونم رو
گذاشتم بسوزه،ولی ترجیح
میدم لبامو بدوزم...
به سلامتی خودم که با اینکه
غم عالم تودلمه اماوقتی
کسی باهام درد و دل میکنه
میگم بیخیال دنیا دو روزه....
سلامتی خودم که سنی ندارم
ولی روزگار دلمو پیر کرده....
بی قرارم امروز...
دلـــــم آغـــوشتــــ را میخواهد
تا در آن آرام و رام
گــــوش کنم به صدای قـلــبـتــــ
و زنــــدگی کنم
در هوای نــــــفــس هایــت
و عــاشـــــق تـر شوم
و نفــــــس هایم به شــــماره بیفتند
و بی قــــــرار تر شوم...
دلـــــــم میخواهد
باز...
تــــــو باشی
و مـــــن...
نمى دانم چه رابطه ایست ؟
بین نبودنت با رنگ ها
دلتنگ تو که میشوم
زندگى ام سیاه مى شود !
گاهی انقدر دلتنگت میشوم
که اگر بفهمی
از نبودنت خجالت میکشی
برای لمس دستای لطیفت
من هر شب لحظه ها رو می شمارم
همه دلواپسی هام مال اینه
ازت خاطره خوبی ندارم
کمی زوده بری آسوده باشی
بدون من و یاد چشم خیسم
کمی زوده بخوای از من جدا شی
نرو با رفتنت دیونه می شم
وقتی تند تند غر میزنم و سکوت میکنی...
" لبخندم " بزرگترین " دروغ " دنیاست
وقتی که " تو " کنارم نیستی...
کم توقعم...
هیچ نمی خواهم...
جز گرمی آغوشت
جز قلب پر محبتت
جز عشق پاکت
دیدی...هیچ نمی خواهم!جز خودت!
ای كاش كه تو جاده...
یه تابلو نصب می كردن واسه دلخوشیم...
"تو" 2 كیلومتر...
بیا بازی کنیم...
خودم را به خواب زمستانی میزنم
تو بیا،با بوسه ای بیدارم کن...
خدایا!!؟
کمی بیا جلوتر...
می خواهم در گوشت چیزی بگویم...!
این یک اعتراف است...
من...
بی او...
دوام نمی آورم...
پس...
خواهشا...
کاری کن زودتر بیاد...
شراب هم به مستی
دوستت دارم...
تو كه باشی معجزه ای در من رخ می دهد به نام آرامش...
آه... ای فرشته ی زیبایِ من
تو که می دانی عاشق ترین قلب دنیا
در سینه ی کدام شاعر می تپد؟!
نگران هیچ چیز نباش!
«سرنوشت حریف عشق نیست»
آخر چه کسی این افسانه را باور می کند !
که فقط با یک بوسه ی ساده
تو زمینی شده ای
و من...
بال در آورده ام؟!
دلم آرامش دریایی میخواهد !
که در پس تلاطم موجهایش
صدای عشق نوازشگر لحظه هایم باشد...
" دلم تو میخواهد "
با لبخند یاسی ات....
که به یکباره مست میکند
تمام مرا...
عشق های افراطی بلوغ،
عزیزم های کلیشه ای،
وابستگی های کودکانه
... نمیخواهم...
دلم تویی میخواهد که سکوتم را معنی کند...
"ع ش ق"
واژه ی غریبیست عشق...
لحظه ای آبادت میسازد، لحظه ای ویران!
لحظه ای پادشاهی، لحظه ای گدا
پر است از فراز و نشیب، دوری و نزدیکی
تضاد و تفاهم، شک و یقین...
عجیب قدرتمند است و جادو میکند!
خانه ات آباد، ویرانگر لحظه هایم
برقرار باشی در دلم تا همیشه
ای فاتح شبهای با تو بودنم
... ای عشق...
دستت را بیاور
مردانه و زنانه اش را بی خیال
دست بدهیم به رسم کودکی
قرار است هوای هم را / بی اجازه داشته باشیم ...!
کجای چهار فصل نام تو می گنجد . . .؟
رویش از توست
بهار ، بهانه ، باران هم !
تو ...
فصل پنجم شاعرانه های منی ...!
بهانه هم اگر می گیری ...
بهانه ی مرا بگیر !
من تمام خواستن را وجب کرده ام
هیچکس
هیچکس به اندازه من
عاشق تو و بهانه هایت نیست !
کاش باران بودم !
دقیقاً می گذاشتم
روزی که چترت را جا گذاشتی
می باریدم ...!
دلم یک بغل " تو " را می خواهد.
که به جای تلاقی نگاه و سعی بر گریز بی امان
مرا به اسم کوچکم صدا بزنی !
و برای دقایقی نه چندان کوتاه
به یک دونفره دوست داشتنی دعوتم کنی ،
مرا تنگ در آغوش بکشی
" آنقدر که نفسم را در نفست پیدا نکنم "
کمی عقبم ببری
به چهره ام خیره شوی ،
و بی اختیار
یک لب کشـــــــــدار از من فرو ببری
همین !
کدام ابر ...
از سر تو گذشته
که من مست بارانم !؟؟
در باران ...
همه تندتر راه می روند !
تنها منم که ایستاده ام
و با چشمانم به تو فکر می کنم !
آنقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ای ...
که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم
حالا حق میدهی
در شعرهایم
به همین سادگی بگویم
" دوستت دارم " ؟
این روزها یک تلنگر کوچیک
یه بی تو جهی ساده ...
کافیه تا بشینم ساعتها به حال خودم گریه کنم
دلخوشی هام کم شدن و دغدغه هام زیاد !!!
چه خوبه که تو هستی ...!!!