وقتی که من مردم:
من را در تابوتی سیاه بگذارید تا همگان بدانند زندگی سیاهی داشتم
چشمانم را باز بگذارید تا همگان بدانند هنوز هم چشم به راه هستم
دستانم را باز بگذارید تا دیگران بدانند به خیلی چیز ها دست نیافتم
دهانم را باز بگذارید تا دیگران بدانند حرف هایی بر لبانم خشکیده اما به لب نیاوردم...
مــــــــــن تکــــــــــــــــرار نمیشوم
ولــــــــــــی ...
یـــــــــک روزمیـــــــــرسد کـــــــــه ...
یک ملافـــــــــــــه ی سفیــــــــــــــــــــد پایان میـــــــــدهد
.به مــــــــــــــــــــــن ...
به شیطنـــــــــــــــــت هایم...
به بازیگـــــــــوشی هایـــــــــم...
به خنـــــــــــــده های بلنـــــــــدم...
روزی که همـــــــــــــه با دیـــــــــــــدن عکسم
بغــــــــــــــض میکنند و میـــــــــــــگویند:
دیوانــــــــــــــــــــه دلمان برای
شوخــــــــــــــــی هایت تنــــــــــــــــگ شده...
بر روی سنگ قبرم ننویسید در جوانی مرد بنویسید پیر شده بود پیر جوانی
بر روی سنگ قبرم ننویسید تنها بود بنویسید بهترین دوستش تنهایی بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید عشق در وجود او نبود بنویسید وجود او عشق بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید عاشق باران بود بنویسید باران موثر ترین داروی او بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید که کم تحمل بود بنویسید مشکلاتش بیش از اندازه بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید روزای آخر غمگین بود بنویسید شاد بود مرگش فرا رسیده بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید از دوری یار مرد بنویسید از عشق یار مرد
بر روی سنگ قبرم ننویسید که روز تولدش مرد بنویسید که هرگز متولد نشد
بر روی سنگ قبرم ننویسید نامش آیسان بود بنویسید نامش دیوانه بود
بر سنگ قبرم بنویسید خسته بود
اهل زمین نبود، نمازش شکسته بود
بر سنگ قبرم بنویسید شیشه بود
تنها از این نظر که سراپا شکسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود
چشمان او که دائما از اشک شسته بود
بر سنگ قبرم بنویسید این درخت
عمری برای هر تبر و ریشه دسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر
پشت دری که باز نمیشد نشسته بود
بــــــــــسلامتے روزے ک رو سنگ قبرم بنویسن :خودش نمیخواست بره ولے مجبور شد✘♥
⇩
⇩
⇩
♥✘بــــــــــسلامتے دکترے ک بالا سرم بگــــــــــ انشاالله اخرین غــــــــــمتون باشه✘♥
⇩
⇩
⇩
♥✘بــــــــــسلامتے خدایے ک از همه چی زندگیم خبر داشت,مشــــــــــکلام,غــــــــــمام,گرفتــــــــــاریــــــــــام ولی.....✘♥
⇩
⇩
⇩
♥✘بــــــــــسلامتے دلــــــــــهایــــــــــی ک از هم دورن
سلامتـے ڪـسـے ڪــﮧ...
میدونـﮧ اعصـــاب ندارے..!
میدونـﮧ حوصـــلـﮧ ندارے..!
میدونـﮧ بهـونـﮧ میگیـرے بـے دلیل..!
امــا بـازمـ میگـﮧ:
هنـوزمـ مثـل روز اول میخــــوامت...!!
تُـو یـڪــےیـﮧ دونـﮧ منـے
تو چه گفتی سهراب؟
قایقی خواهم ساخت ...
با کدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد
سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بیخیال قایق ....
یا که میگفتی ....
تا شقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد
ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی ...
تا شقایق هست، حسرتی باید خورد
جمله زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم
بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا
بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، من جوانی پیرم
زندگی رویا نیست
زندگی پردرد است
زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!
.
.
من سوسو میزنم ؛ فانوس ها تماشایم می کنند !
.
.
رفتن هم حرف عجیبی است ، شبیه اشتباه آمدن است !
.
.
آلزایمر درد نیست ، برای بعضی ها درمان است !
.
.
دودی که از دهانم بیرون میاد ، دود سیگار نیست !
قلبم سوخته …
.

گریه می کنند … مثل بالش من …
هرشب غرق اشک است !
.
.
همونایی که خنده هاشون گوشه فلک رو کر می کنه …
همونایی هستن که صدای گریه های آرومشونو حتی بالشتشون نمی شنوه …
.
.
شنیدید که میگن : اونی که گریه می کنه یه درد داره اما اونی که میخنده هزار تا ؟
من میگم : اونی که میخنده هزار تا درد داره ولی اونی که گریه میکنه به هزار تا از دردهاش خندیده اما جلوی یکیشون بدجوری کم آورده …
محال است ببخشم کسی را که...
وسط خنده هایم
وقتی به یادش می افتم...
گریه ام میگیرد...
یـــــک لیــــوان بغـــــض
و یـــک مشــت قرص خواب آور...!!!
دلــــم که مرده است...
بگذار این چشــــمــها را هم خـــواب کنم....!!!
خـــســــــته امـــــ...
از بس دیـــدمش و مـــرا ندیــــد
از بس خـــواستمش و مــــرا نخواست...!!!
از بـــــــس که...
بیخـــــــــیــــال
خسته ام...خســــــــــــــتــــــــــه
روزي مردي مرده شوري را بر سر قبري ديد كه سخت دلتنگ شده
مرد جلو رفت و ازش پرسيد
چرا غمگين هستي؟؟؟؟
مرده شور گفت ديروز جواني را اوردند كه اعدام شده بود
داشتم با تيغ خالكوبي هاشو پاك ميكردم كه يه چيزي ديدم
روسينش نوشته بود
مرده شور اروم بشور اين تن پر از خاطره است
ﯾـﻪ ﻭﻗـﺘﻬـﺎﯾـﯽ ﺩﻟــﺖ ﻣـﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﯾــﻪ ﭘـــﺮﺍﻧــﺘـﺰ
ﺑــﺎﺯ ﮐـﻨـﯽ،
ﮐـﺴـﻰ ﮐــﻪ ﺩﻭﺳـﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭ ﺑـــﺬﺍﺭﯼ ﺗــﻮﺵ !
ﺑــﻌـﺪ ﭘــﺮﺍﻧـﺘــﺰ ﺭﻭ ﺑـﺒــﻨـﺪﯼ ،
ﮐـﻪ ﻣـﺒـﺎﺩﺍ ﺩﺳـﺖ ﺍﺣـــﺪﺍﻟـﻨـــﺎﺳـﯽ ﺑـﻬـﺶ
ﺑـﺮﺳـﻪ !..
ﻭ ﯾــﻪ ﺟــﺎﯾــﯽ ﺩﻟــﺖ ﻣـﻰ ﺧـــﻮﺍﺩ ﺩﺳـﺘــﺸﻮ
ﺑــﮑـﺸـﯽ،
ﻧـــﮕـﻬﺶ ﺩﺍﺭﯼ،
ﺻــﻮﺭﺗــﺶ ﺭﻭ ﻣــﯿـﻮﻥ ﺩﺳــﺘـﺎﺕ ﻣــﺤﮑـﻢ
ﺑــﮕـﯿـﺮﯼ ﻭ ﺑﮕﯽ :
ﺑــﺒـﯿـﻦ !
ﻣـﻦ ﺩﻭﺳﺘـﺘــ ﺩﺍﺭﻣﺎ …
آغـــــوش من فقـــــط اندازه ی تـــــو جا دارد♡
♥اگـــــر خوب گـــــوش کنی...♡
♥این ضربـــــان های تنــد و پی در پی قلبــم را میشنوی♡
♥تـــــو را فریـــــاد میزننـــــد♡
♥مخاطـــــب کلامم که هیـــــچ...♡
♥مخـــــاطب ضربــــان های قلبـــــم هم تویـــــی♡
مراعاشقانه درآغوشت جاکن
بوی فراموشی گرفته ام
رنگ تنهایی
دلشکستگی
بغض و خاموشی
چیزی نیست
گمانم تاریخ مصرفم گذشته است . . .
✦✦خیلــــــــــــے سختــــــــــــہ ڪــــــــــــہ حتــــــــــــے
نتونــــــــــــے بــــــــــــہ نزدیکــــــــــــترین
رفیــــــــــــقت توضیــــــــــــح بــــــــــــدے✦✦
ڪــــــــــہ چـــــــــہ
مــــــــــــــــــــــــرگتہ
من عشق را با تو تجربه کردم محبت را درقلب تو یافتم و امید به زندگی را از تو آموختم عشق من تقدیم به تو که یادت در فکرم و عشقت در قلبم و عطر تو درمیان لحظه لحظه های زندگی ام ماندگار است دوستت دارم مهدی من، که عاشقم کردی
ﺳَـــﻠـﺎﻣـــﺘـــﮯ ﺭﻭﺯﮮ ﮐﮧ ” ﻣـــﺎﺩﺭﻣـــ ” ﺑـــﯿـــﺎﺩ ﺳﺮ ﻗـــﺒـــــﺮﻡ …
ﺷـــﻤـــﻊ ﺭﻭﺷﻦ ڪُﻨﮧ ﻭ ﺑـــﮕﻪ …
ﺍﻣــــﺮﻭﺯ ﺗــــــﻮﻟــــــﺪﺗـﮧ …
ﻧﻤﯿﺨــــﻮﺍﮮ ﺷـــﻤـــﻌــــﺎﺭﻭ “ ﻓــــﻮﺕ ” ڪُﻨـﮯ .…؟؟؟؟